موسی که به طور رفت، امّتش باید خود را برای بازگشتش آماده می کردند.
تا هم قد و قواره ی ماموریت های محوله بر دوش امام شان شوند.
تا بتوانند او را یاری کند.
تا او بتواند به یاری امت، جریانی اعجاز آمیز در عالم ایجاد کند.
موسی که به طور رفت، هر کسی باید در ادامه فعالیت ها و کارهای خودش محکم و استوار قدم برمی داشت.
تا در بازگشت موسی از آنچه هنگام رفتنش بوده گامی و پله ای جلوتر باشد.
موسی که به طور رفت، امتش عبودیشان باید قوی تر میشد و معنوینتشان عمیق تر.
تا هر آنچه دریافت موسی بود در قلوب اینها نیز جاری می شد و میثاقشان محکم تر.
موسی که به طور رفت، عده ای می مانند تا سنگر را حفظ کنند و کار را تا مرحله ی قیام نهایی بالا ببرند.
تا وقتی موسی برگشت؛ همه شرایط مهیای حرکت جهانی باشد.
موسی می رود و می آید.
و استقامت در ایمان رمز جاودانگی قیام است.
خدا موسی را برای ملت و ملت را برای او نگه دارد به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.
برچسبها: قیام قرآنی
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد
تا می گوید ف، می گویم فلسطین.
می روم تا خود کرانه باختری رود اردن تا خود غزه.
تا هر جایی که به خاطر طی نکردن یک پیچ در یک برهه از زمان و به خاطر یک عدم استقامت و شل گرفتن تعامل با سرکرده مستکبرین تقدیر خود را در اسارت و شکفته نشدن و دور شدن محصور کرد.
تا هر جایی که به خاطر یک اطاعت نکردن از خدا و خم شدن در مقابل طاغوتیان جواهر درون را به کوهی از مصائب بیرون عرضه کرده است.
تا خودِ خودِ فلسطین.
مساله فلسطین، مساله امت اسلام است. مساله تک تک ماست. مساله من است.
تا می گوید فلسطین می گویم، تعلل، می گویم غفلت.
فلسطین برایم مبارک است، مرا با خود همراه می کند با همراهی حضرت صالح علیه السلام و ناقه ای که به خواست عده ای قلیل و سکوت عده ای کثیر سر بریده شد.
زندگی ام مملو است از حرف ف:
فرار از طاغوت.
فدا کردن پدر، مادر، فرزند و جان برای سعادت و دستیابی به حیاتی طاهر و طیب، خالی از شیاطین.
فرق کردن تعریف از زندگی با پایداری و ماندن با جا نزدن
فنا شدن در خدا، تنها راهی که می تواند نصرت را از آن مجاهدان کند.
می شود دوباره بیدار شد، تا دنیا دنیاست، زمان برای از خواب بیدار شدن مهیاست.
تا دنیا دنیاست مکان برای مبارزه با خواب آلودگان و خواب زدگان موجود است.
تا دنیا دنیاست ف که بگویی می گویم فلسطین، می گویم مبارزه، ننشستن.
می گویم همین محل مقدسی که خواب را از دیدگان جهانیان ربوده است.
همین محلی که نشان می دهد زمان برای جبران اشتباهات وجود دارد.
فقط دیگر نباید تعلل کرد، اگر استقامت از نفس بیفتد معلوم نیست که اذن قیام دوباره کی صادر شود.
باید بُرید تا بتوان از دره ها پَرید
استقامت داشتن در امور از شرایط موجی می سازد که با قدرت آن ها می توان سد های بسیار بسیار محکم را خورد کرد.
استقامت داشتن، مثل این است که بگویی یک مشت دیگر به دیوار بزنی، دیوار می ریزد. و تو با آخرین زورت، آخرین ضربه را نثار دیوار می کنی و فرو می ریزد.
بعضی ها هستند که انقدر زورنمایی کردند و نمایش قدرتشان چشم عالم را کور کرده آدم گمان می کند که تا همیشه دیوارشان بلند تر از همه ی دیوار هاست.
اما نمی دانند که استقامت چه کارها که نمی کند.
یک قدمیِ خرابی دیوار استکباریه صهیونیست و آمریکای جنایت کار هستیم.
یک قدمیِ پیروزی.
یک قدمیِ بر ملا شدنِ کذب ها و کفرهایی که به نام حقیقت به خورد عالَم دادند.
تنها کسی این راز را تشخیص می دهد که تار و پودش با قرآن و اهل بیت علیهم السلام سرشته شده باشد وفرمان دهد که همه برای تجهیز غزه و کرانه باختری قیام کنند.
برچسبها: رهبر قرآنی
مجلس پنجم
تعهدات یک فرد مومن، گاه گاهی و دل بخواهی نیست.
آنجا که برایش سود دارد مومن باشد و آنجا که سود شخصی و سود متجاوزانه ندارد از عمل به تعهدهای ایمانی روی برگردان باشد.
آن کسی مومن است که در برابر تمام احکام خدا احساس تعهد کند و همه جا.
مومن نباید وقتی حق جانبش را گرفت خوش حال باشد و وقتی نگرفت از ایمانش باز گردد.
نمی شود یک مقداری از دین را پذیرفت و مقدار دیگر را نه.
دین قسمت های نرم دارد و خوب است محبت جلب کن است اما برای پرورش تعلیم و تربیت مردم توسط پیامبر هر آنچه در مقابل باشد را از راه بر میدارد. هر چه مانع از درک و عقل و فهم مردم باشد را.1
چرا آنجایی که دین به سود نیست قبولش نمی کنید؟
1. اَ فی قلوبٍ مرضً «در دل آنها بیماری ست/ هوس است/ جهل است ...»
2. اَمِارتابوا « شک دارند به دین»
3. اَم یخافونَ اَن یَحیفَ الله علیهم و رسوله «میترسند مورد ظلم خدا و رسول واقع شوند/ ...»
اما مومنین چطورند؟
«انما کان قول المومین اذا دُعوا الله و رسوله ان یقولو سمعنا و اطعنا او القی السّمَعَ و هو شهیدٌ» همانا مومنین وقتی دعوت خدا و رسولش را می شنوند میگویند شنیدیم و اطاعت کردیم -به جان دل خریدیم- 2
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سوره مبارکه ال عمران، آیه 164
2. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن. سلسله جلسات استاد سید علی خامنه ای-پنجم رمضان 1353.
برچسبها: جامعه قرآنی
مجلس سوم
رهبران الهی پیش از همه، پرچم به دست، گام در راه، استوار و مشغول حرکت هستند. حضرت ابراهیمعلیه السلام می گوید اولین کسی که اسلام آورد من بودم.
ایمان از جمله خصوصیاتی است که در رهبران الهی وجود دارد، باور و پذیرش با تمام وجود.
نشانه باور داشتن هم پیشاپیش دیگران در آن راه گام برداشتن است. «آمنَ الرسول بما اُنزل الیه من ربه و المومنون کل آمن بالله و ملائکتهِ و کُتُبِه و رُسُله...».
«و قالو سمعنا یعنی با تمام وجود فهمیدم. و اطعنا اطاعت از روی آگاهی و آن فهم. غفرانک ربنا و الیک المصیر1»
مطلب اول: آدم اگر ایمان نداشته باشد راه را چون دیگران رفته اند می رود! اگر این ایمان نباشد و آن جاذبه قرآن دل تو را تسخیر نکرده باشد این دل مرده است.
مطلب دوم: ایمان 2 نوع است: 1- ایمان مقلدانه و متعصبان 2- ایمان از روی روشنی
ایمان نوع اول، زود از بین می رود. محکم نیست، بصیرت ندارد. آن ایمانی که به خاطر نگه داشتنش باید بگوییم: روزنامه نخوان، فلان کتاب را نخوان، در کوچه راه نرو، ... تا بماند، متاسفانه نخواهد ماند.
ایمان نوع دوم از روی درک است. اگر انتخابش از روی آگاهی باشد در سخت ترین شرایط ایمان از فرد گرفته نمی شود. «الا مَن اُکرِهَ و قلبُهُ بالایمانِ2»
«ان فی خلق السموات و الارض لَآیات لاولی الالباب3» اولی الالباب که دقت می کند در خلق آسمان و زمین و ... آن کسی ست که در همه امور پیشرو است. در هیچ کاری سرش کلاه نمی رود. همه جا دست او روی دست حریف است. در سیاست در مقابله با حریف در ...
مطلب سوم: چون ایمان آگاهانه برای خدا ارزشمند است، چندی جای قرآن ایمان مقلدانه نهی و با آن مقابله شده است4. و می گوید ولو پدرهایتان هیچ نمی فهمیدند باز از آنها تبعیت می کردید؟! انقدر این کار قبیح و قابل ملامت است.5
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سوره مبارکه بقره، آیه 285
2. سوره مبارکه نحل، آیه 106
3. سوره مبارکه آل عمران، آیات 190-193
4.سوره مبارکه مائده، آیه 104
5. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن. سلسله جلسات استاد سید علی خامنه ای- سوم رمضان 1353.
برچسبها: جامعه قرآنی
مجلس دوم
بحث در باب انفال است و حقی که در آن برای خدا و رسول خدا لحاظ شده است. اقا رسول را در آیه سوره مبارکه انفال آیه 1 را تعبیر به حکومت الهی می کنند و بعد از رسول امام و در زمان نبود امام معصوم کسی که از سوی خدا می تواند بر مردم حکومت کند را همه کاره انفال می داند. (که البته این قسمت از آیه را بحث مورد نظر جلسه نمی دانند)
بعد در ادامه آیه می فرماید ]: «فاتقو الله و اصلحو ذات بینکم و اطیعو الله و رسوله ان کنتم مومنین» اگر مومن هستید این 3 کار را انجام دهید:
1. تقوای خدا را داشته باشید
2. فی ما بین خود را اصلاح کنید. بر سر چیزهای جزئی به جان هم نیفتید. به جای جنگ با برادر با دشمن بجنگید.
3. اطاعت کنید از خدا و پیامبرش.
اگر مومن هستید!
ایمان تنها به یک گروش قلبی بسنده نمی شود باید بر طبق آن ایمان عمل شود.
آن وقتی فرد می تواند بگوید که من به خدا مومنم، که زندگی اش با آن کسی که منکر خداست تفاوتی داشته باشد
در آیات بعد1 ویژگی مومن را بیان می کند:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ:
الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ فهم عظمت پروردگار باعث می شود که انسان به کوچکی خود اذعان کند. گریه های ائمه در ادعیه برای این است که اینها معرفتشان از خدا بیشتر است. روح بزرگی دارند که در ک می کنند عظمت را و با یادش از بزرگی و هیبت او به تنگنا می آیند.
وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً ایمان به صورت یک آب راکد در دل مومن معنا ندارد. مومن راستین یک کلمه ای از حق که در دلش است را عمق می دهد، زیادش می کند. و الا ایمان عاریتی و ایمانی که ناقص و کوچک باشد زود از انسان گرفته می شود کاسته و کاسته می شود. قرآن کتابی ست که باید آن را خواند به قصد فهمیدن، و فهمید به قصد افزون شدن و نیرومند شدن ایمان.
وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (2)توکل یک عامل مخدر نیست که به زبان بگویی و کنار بنشینی، توکل عامل برانگیزاننده و عامل تحرک است. یعنی بن بستی نیست، ما همه بن بست ها را با قدرت خدا باز می کنیم. توکل دست روی دست گذاشتن نیست بلکه حرکت است برای رفع مشکل با یاری خدا.
الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ به پا داشتن نماز در جامعه نه اینکه فلانی را نماز خوان کنیم، نه! یعنی کاری کنیم جامعه دائما به یاد خدا و در راه خدا باشد.یعنی هر روز از سردمداران فساد تبری بجوید.
وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ (3) ای برادر عزیز، انفاق می کنی؟ نمی گویم خرج می دهی یا نه؟ انفاق می کنی؟انفاق آن است که خلأی را پر کند، دردی را درمان بخشد، نیازی را از یک جامعه مستمند بردارد. این خرج هایی که از مال، از آبرو و ... می کنید آیا خرج بیهوده است یا انفاق است؟
أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّااینان مومنین راستین هستند.
لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَریمٌ (4) .... هر جامعه مومنی پیدا کردید این ویژگی ها را داد. 2
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سوره مبارکه انفال، آیه 2-4
2. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن/ جلسه دوم/ دوم رمضان 1353/مشهد
برچسبها: جامعه قرآنی
مجلس اول
در باب تقوا، رحمت و مغفرت.
تقوا این است که زره به تن کنی در مقابل آسیب گناه بر تن زره کنی، خودت را مقاوم کنی و وارد منطقه گناه شوی برای دستگیری از گناهکاران.
این تقوا وسیله پیروزی است. وقتی کسی از خودش خاطر جمع باشد از محکم بودن خودش این اسباب پیروزی است.1
این پیروزی رحمت خدا را ایجاد می کند. رحمت خدا با اطاعت و عمل همراه است. اطاعت از خدا و رسول خدا2.
رحمت خدا وقتی شامل حال یک ملت می شود که به مسئولیتش عمل کند.
اینجا میدان مسابقه است، برای پیشی گرفتن به مغفرت.
غفران یعنی چه؟ یک خلا. سوار ماشین می شوید و متوقف میشود ماشین، جبران این عقب افتادگی بی وقفه تر راندن است و الا با نشستن و ای وای گفتن، جبران نمی شود. مغفرت الهی این طور است.
تلاش از تو برکت از خدا.
تلاش را از پرونده عمل خودمان حق نداریم حذف کنیم.3
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سوره مبارکه آل عمران، آیه 130
2. اطیعو الله و اطیعو الرسول لعلکم ترحمون/سوره مبارکه آل عمران، آیه 132
3. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن. سلسله جلسات استاد سید علی خامنه ای- رمضان 1353.
برچسبها: جامعه قرآنی
برچسبها: مجاهد قرآنی
نرجس خاتون برایم خیلی عزیز است.
مصداق آن کسی ست که در یک جای عالم تنهای تنها ست اما ارادت قلبی اش و ایمان زبانی اش و اقرار عملی اش او را پیوند می دهد ...
و عروس نورهای عالم می گردد.
و دامانش مزین به یکی یکدانه نور هستی.
دامان مان پر از نور... قلب مان پر از ایمان... ایمان مان پر از استقرار... نورٌ علی نور شویم به حق محمد و آل محمد
برچسبها: بانوی قرآنی