حال بایدمعنا کرد که استفاده از فرصت چیست؟
هر اندازه که در موقعیت های مختلف،بتوانی قوای حق درون بیرون ت را برقوای باطل پیروز گردانی؛ از آن بهره برده ای.
اینگونه است که با جانب داری از حق، در شرایط مختلف؛ خود را برای فرصتهای بهترآماده کرده ای.
برخی از این موقعیت ها:
- در عصبانی شدن ها
- درقضاوت کردن ها
- در نماز خواندن ها
-درارتباط با دیگران( خود-خانواده-فرزندان-همسر-افرادجامعه)
- در فرمانبرداری از همسر
- و...
و هر کجا که پای تشخیص آدم درمیان است.تشخیص بین درست و نا درست وعمل به آن.
برچسبها: تعاریف زندگی قرآنی
فرصت ها همچون باد هستند... اگر از دستشان بدهیم هم فرصت مذکور را از دست دادیم و هم فرصت هایی که با این فرصت مذکور قرار بوده درب وجود ما را بزنند.
حتما دیدید انسان هایی که از فرصت های موجودشان به خوبی استفاده کرده اند.
یک رازی در این عالم نهفته است که قوانینی را با خود به همراه دارد. این قوانین اگر دانسته شود زندگی انسان را با مختصات این عالم، بخوبی هماهنگ می کند.
یکی از این قواعد: جدی گرفتن فرصت ها ست.
اینکه زندگی تشکیل شده از فرصت است بر همه محرز هست.
اما دانستن اینکه فرصت ها همانند یک چرخه هستند به یک دیگر وصل هستند و یکی دیگری را با خود به همراه می آورد از عجایب این قاعده است.
مثال ساده اش، خواستگاری هایی ست که در خانواده ها واقع می شود. خواستگار اگر بی دلیل رد نشود و بر مبنای عقل و دین تحلیل شود، صحبت شود، دیده شود بلکه پسندیده شود؛ با خودش درب های دیگری از خواستگار ها را باز می کند که نشان از عملکرد این قاعده درآن است. این گشایش هم برای بانوان محترمه است هم آقایان محترم.
اگر فرد زندگی اش را مملو از این فرصت ها بداند و با تکیه بر استفاده درست و با قاعده از فرصت ها خود را در معرض فرصت های بهتر قراردهد می تواند به خوبی برای خودش و جامعه اش برنامه ریزی یا آینده نگری کند.
موفق بیرون آمدن از سختی ها و آسانی های زندگی، خوب خود را نشان دادن، بدجنسی نکردن در مراودات، تنبلی نکردن در عهد ها و... همه و همه فرصت ساز زندگی انسان است.
باید قدر فرصت ها را دانست.
اما آیا همینطوری قدر دانستن ممکن است؟
نه.
بایستی با رویکر فاتحانه در مسائل زندگی، و سربلند بیرون آمدن از توان هایی که در این راه آکبند نمانده واستفاده شده فرصت ها را غنیمت شمرد.
این است الفبای زندگی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از سوره مبارکه محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سوره مبارکه فتح
برچسبها: تعاریف زندگی قرآنی
چه فرقی می کنه که در کجای عالم باشی؟
این ور باشی... اون ور باشی...
چه فرقی می کنه چه کاره باشی؟
شاگرد باشی... استاد باشی...
چه فرقی می کنه چه کاری رو بهت محول کرده باشن؟
اداره ی یه جمع رو ... اداره شدن توسط یه جمع رو...
چه فرقی می کنه کاری رو کسی بهت گفته باشه انجام بدی یا نه؟
این کار رو شما بکن ... یا هیچی نگفته باشن...
چه فرقی می کنه عده ای بر توانی که داری امضا جمع کرده باشن یا نه؟
تو میتونی... تومی تونی...
چه فرقی می کنه عده ای نخوان تو کاری رو انجام بدی یا نه؟
تو نمی تونی... اینکار ازت برنمیاد...
چه فرق می کنه ...
اونچه که فرق می کنه اینه که آدم به نیازهای خودش و جامعه ش واقف باشه.
برای رفع اونها قدم برداره.
هر قدمی که برمی داره، موقعیت های بهتری برای رفع اون نیازها یا دسته نیازها پیش میاد.
چیزی تا صبح نمانده.
نباید بهانه هایمان، صبح را دور تر نمایان کنند.
اگر دچار بیماری همز و لمز هستید.
اگر وقتی با دیگران حرف می زنید آن ها را در نیم ثانیه می چزانید.
اگر در ارتباط آدم ها ضعف هایشان را می بینید و لا غیر و میل به به رخ کشیدن آن ها در شما فوران می کند.
اگر زبان تان خیلی تیز است و برّندگی اش به نحوی ست که قادر به دوخت ودوز مجدد نیستید.
اگر قصد کرده اید که این گونه نباشید و دنبال راه کاری برای درمان می گردید.
باید بدانیم هر طعنه ی ما به دیگران نشان از این دارد که ما مرگ او را زودتر از مرگ خود می دانیم.
باید بدانیم نیشی که از ما ابراز می شود نشان از این دارد که به زنده بودنِ مان مطمئن هستیم.
باید بدانیم هر کنایه ای که از ناحیه ما اتفاق می افتد نشان از این دارد که ما خودمان را بالاتر از طرف مقابل می دانیم و بی نقص تر.
باید بدانیم طرف مقابل را پست تر، دون تر، ناقابل تر، بی خودتر، بی استفاده تر و ... تر های ناجور زیادی می بینیم.
باید بدانیم چشم نازک کردن های ما نشان از این دارد که، نه تنها من بهترم بلکه تو بدتری و این بدی هیچ گاه گریبان گیر ما نمی شود.
باید بدانیم این اخلاق نشان از این دارد که نمی دانیم، امکان دارد این سیبِ روزگار که می چرخد، این توان ما را با آن ضعف جابچا کند. چه بسیار قدرت مندهایی که ضغیف شدند.
باید بدانیم خدا فضلی می دهد و فضلی می گیرد.
باید بدانیم با نپذیرفتن ویژگی ها و مختصات متنوع آدم ها با هر شدت و ضعفی خودمان را از بسیاری از فضائلی که برای مان در نظر گرفته شده است محروم می کنیم.
باید خیلی مسائل را بدانیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سوره ی مبارکه همزه.
و سوره مبارکه نحل، دعای مبارکه عرفه.
برچسبها: اخلاق قرآنی
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد
راهکارهای داشتن یک جامعه اصلاح شده و سالم:
1. هر جامعه برای دوری از مفاسد و نزدیکی به صلاح به علمی نافع و کاربردی نیازمند است که با استفاده از قواعد آن در زندگی افراد جامعه،نحوه زندگی آنها تغیی ایجاد کند.به این باوری که در زندگی جریان پیدا کرده و زمینه شکوفا شدن تفکّر و عقلانیت را تحقق می بخشد در زبان قرآن ، حکمت گفته می شود.(سوره مبارکه لقمان+التحقیق)
اوامر و نواهی ای که در سوره مبارکه لقمان آمده است ،شرایط فراهم شدن نزول حکمت در افراد جامعه می باشد.وظیفه فرد در جامعه این است که زمینه نزول حکمت را برای خود فراهم کند بر طبق روال بیان شده در سئره این کار ابتدا با شکرک صورت می گیرد.شکر حضرت حقّ و همچنین تشکر از والدین که بر اساس سیاق سوره علاوه بر اینکه شامل اولیاء مادی می شود اولیاء معنوی را نیز در بر می گیرد.(آیه ...بغیر عمد ترونها)
2. فرد حکیم با علمی که از امور پیدا می کند، به شناختی که در آن، حدود و مرزهای امور کاملاً مشخص است دست پیدا می کند؛ که به آن معروف می گویند. به همین ترتیب چنین فردی معروف را شناخته و خود و جامعه را به آنها امر می کند. نکته حائز اهمیّت آن است که در فرهتگ قرآن کارکرد امر به مروف و نهی از منکر، بیان و روشن کردن رشد ازغیّ است. بدین معنی که فرد ابتدا با ایجاد زمینه تشخیص معروف از منکر در خود و عمل به آنها ، با قرار گرفتن در جامعه و رفتن میان مردم به طور طبیعی باعث شفافیت فضای فضای جامعه برای انتخاب معروف می شود.با این تفاسیر اصلاح صفات، روحیات، تفکرات و اعتقادات خود فرد در اولویت قراار می گیرد در نتیجه او می تواند حُسن را از قبح تشخیص داده و با عمل به آن همه جانبه جامعه خود را به معارف امر و از نواهی نهی نماید.
|
اصلاح باورها |
||
|
خودسازی فردی و جمعی |
|
|
|
شیوه ی حضور در جامعه |
|
|
مهارت زندگی فردی و جمعی |
3. روند ساخت یک نظام:
این پلکان مربوط به آیات 13 تا 19 سوره می باشد که تک تک افراد جامعه برای اصلاح وضع جامعه خود می بایست؛ به اندازه توان و ظرفیتشان از این پله ها گذر کنند.
4. هر فرد اگر بتواند یک صفت، یک کار، یک... را از قوّه به فعل برساند می تواند صفات بیشتر و کارهای عظیم تری را به سرانجام برساند. این نکته از مدلِ آیه 28 سوره مبارکه لقمان استخراج می شود که: خداوند جهت اثبات معاد، با آن عظمت؛ از خلق و بعث یک نفس مثال می آورند.یعنی همانگونه که این نفس، به این سادگی بعثتش صورت می گیرد ظهور معاد (همه چیز) نیز چنین است. (ایه 28)
5. اقامه نماز در جامعه ای که خواستار اصلاح است امری گریز ناپذیر می باشد.
واژه "صلو?" که از "صلو" می آید به معنی پیوند و عطفیست آکاهانه بین خالق و مخلوق که عامل رحمتِ رحیمیّه خداوند است. اقامه صلو? نیز به معنی ایجاد زمینه ای برای پیوند بین خالق و مخلوق است.در جامعه ای که رابطه بین خالق و مخلوق حساب شده باشد، عقلها شکوفا شده و زمینه نزول حکمت ایجاد گردیده و معارف شناسانده می شود و می توان در جامعه به معروف امر کرد.
چرا که اقامه نماز: ایجاد فضایی است حهت توجه به مبدء خوبیها .کالبد و جسم این عمل، همین نماز است. بایستی روح در این جسم دمانده شود. نماز بهترین مصداق جهت ایجاد بهترین ارتباط با منشا خوبیها و دریافت حکمت است. (التحقیق)
6. انسان برای برقراری ارتباط با دیگران از راه "گفتار" وارد می شود. و این گفتار به عنوان عامل ارتباط باید عاقلانه و حساب شده باشد.ه رحرفی همه جا زده نشود و از لحنها مراقبت به عمل آید. با ورود عاقلانه فرد به محیط، او متوجه می شود که : اگر می خواهد در زندگی و خطو مشی خود موففق باشد می بایست همواره مقصد خودش را مشخص نموده و با هدفمندی و انگیزه بالا در زندگی خود گام بردارد. چنین فردی در چارچوب مقصد خود پیش رفته و از هر تند روی و کند روی ای اجتناب می نماید. این فرد بدلیل داشتن هدف و تنظین امور خود بر آن مبنا حتما به موفقیتهایی نائل می گردد که به هیچ عنوان نبایستی این ترقّیهای ظاهری سبب غرور او در در بین مردم شود و نگاهش را نسبت به مردم به نگاهی خود برتر بینانه تغییر دهد.
چنین فردی با این تلاشی که بر خود انجام داده است می تواند وارد سیستم مدیریتی جامعه شده و حکومت را در دست گرفته و تا م یتواند در جهت خدمت به مردم کوشش نماید. (این روند مستخرج از آیات 13 تا 19 بوده و از پایین به بالا تحقق می یابد.)
7. یکی از عواملی که باعث سرکشی افراد جامعه در برابر اوامر خداوند می شود: پایبند بودن به سنّتها و افکار گذشتگان است.
تقلید کورکورانه و تبعیت از آباء و نیاکان آفت حکمت است، چرا که فرد حکیم در هر لحظه با بررسی جوانی و شرایط و همچنین استفاده از تجربیات بهترین راه حلّ و روند را انتخاب می کند و از این قانون مستفیذ می شود که:
"مَن یُسلم وجهَه لِله و هم محسن …" فردی که مدام به دنبال درستی تصمیم خود باشد و خود را با وجه الله چک نماید(اِنابه) به هیچ عنوان نمی تواند مقلدانه از پیشینیان اطاعت کرده و هیچ نو آوری ای از خود بروز ندهد. (آیات 21و 22)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این نوشتار مربوط به سال های 83 یا 84 می باشد. یک دفعه پیدایش شد و تصمیم گرفته شد اینجا رونمایی شود.
برچسبها: جامعه قرآنی
دیدی یه موقع هایی هی برنامه ریزی می کنی ، هی نمیشه.
هی ساعت بندی می کنی هی نمیشه.
مدام فکرت مشغوله کارات هست اما پیش نمیره.
این راه کار رو هم امتحان کن:
1. کارهایی رو که در حال انجامشونی بنویس
2. اولویت بندی کن کارها رو از لحاظ اهمیت انجام دادن.
3. کارهای رده میانه رو که باید انجام بدی سرعت بده.
4. کارهای رده پایین رو که انجام دادن و ندادنش نه خودت رو تغییر میده نه جامعه ت رو کنار بذار.
5. کارهای رده بالا رو براشون اجل مشخص کند و یک تا براشون مشخص کن و بشین پاش و یکی یکی تا تموم نشدن نرو کار بعدی رو انجام بده.
با این کار می بی نی که ظرف مدت یک ماه، تعداد قابل توجهی از کارهایی که فکرش رو هم نمی کردی انجام بشه به نحو احسن انجام شده و تو موندی و فراغت از این کارها و برنامه ریزی برای انجام کارهای مهم بعدی.
یا حق
برچسبها: برنامه ی زندگی قرآنی
فتنه گران باید بدانند که فتنه ای که به غرض خاصی به پا می کنند دیر یا زود گریبان گیر خودشان هم می شود.
و برای اینکه از شر آن خلاص شوند باید به اشتباه خود اذعان داشته و با مومنینی که به مقابله به پا برخاسته اند بپیوندند.
(منظورم فتنه داعش و ایجاده کننده گان آن امریکا و رژیم صیهونستی هستن، فتنه های رنگارنگ در وهله بعدِ این تحلیلند)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحیم.
وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ (1) وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ (2) وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ (3) قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ (4) النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ (5) إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ (6)وَهُمْ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ (7) وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ (8) الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ (9) إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ (10) إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْکَبِیرُ (11) إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (12) إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَیُعِیدُ (13) وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ (14) ذُو الْعَرْشِ الْمَجِیدُ (15) فَعَّالٌ لِّمَا یُرِیدُ (16) هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْجُنُودِ (17) فِرْعَوْنَ وَثَمُودَ (18) بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی تَکْذِیبٍ (19)وَاللَّهُ مِن وَرَائِهِم مُّحِیطٌ (20) بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِیدٌ (21) فِی لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ (22)
در جمع های خوب بودن همیشه خوب نیست همیشه هم بد نیست.
بد نبودنش که همراه بودن با خوب هاست و این مشخص است.
سعی کردن در شدن مثل آنها.
همراه فکر و عمل آن ها شدن.
خوب نبودنش این است که خوبی شان آدمِ غیر تحلیلی را درگیر خود می کند.
درگیر ضعف هایی که می تواند با کنارِ خوب ها بودن، ترمیم شود اما پررنگ که می شود دیگر این آدمِ غیر حلالِ مساله، نمی تواند از پسش بربیاید.
باید مراقب بود.
همه ضعف دارند. بعضی از ضعف ها ناشی از مشغله هاست و برخی ناشی از ناتوانی ها.
اولین نوع ضعف با برنامه ریزی و سعی در عملِ ولو کم حل می شود.
دومی اما با استمرار ایمان می شود حل شود. ایمان به پوشانده شدنِ این ناتوانی ها توسط کامل تر ها.
آن هم راه دارد و این است که سرت به کار خودت باشد و از مقایسه بپرهیزی. حتی مطلق آن!
خودت را شاهد درون کنی و شاهدِ درون را شاهدِ بیرونِ خود.
اینگونه یکی همیشه مراقبت است و همرات تا رسیدن به مقاصد.
برای جمع خوب را با خوب و بدش باید جان داد!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سوره مبارکه محمد مصطفیصلی الله علیه و آله
برچسبها: جامعه قرآنی
یک بنده ی خدایی لطف کند ما را به blog.ir منتقل کرده و یک قالب وبلاگی که اسب داشته باشد و جهادی باشد و لینک پیوندهای روزانه هم داشته باشد برای ما پیدا کند لطفااااا