هر چه مسیر پر پیچ و خم تر می شود، اراده، فعل، عمل، عزم محکم تر
فقط کافی ست بند یکی از اینها را سفت نبسته باشی
کله پا می شوی قطعا.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چاره ی این پیچیدگی و مقابله با کله پا شدن های آنی، در لحظه بودن است.
رها شدن از بندِ گذشته و آنچه اتفاق افتاده
و رها شدن از بندِ آینده و آنچه اتفاق خواهد افتاد.
بندهای گذشته و آینده را دور بریز...بند لحظه را بچسب.
اینگونه قائم می شود شد.
برچسبها: قیام قرآنی
در این مسیر سختیهای بسیار دیده است، و مشکلات زیادی به جان خریده است و تنها برای مقصدی بینهایت، استقامت کرده است، همان مقصدی که تک تک گامهایش به قصد او بوده و تمامی پیوندها در راستای تحقق آن بوده است حتی عدم ربطها و گسست پیوندها.(13-7)
هستند کسانی که عده و عُدهشان میتواند مسیر هدایت دیگران را با رهبری او سهلتر کنند، اما نمیتوانند خود را با قهرمان جامه به تن، همراه نمایند، هرگز موفق به نگهداری و اندوختن بر آنچه از توان و نعمت دارند نمیشود:
چگونه چنین کسی میتواند قیام توحیدی تو را ببیند (8-17)
کسی که محو و والهی مقصد و سعی لحظه به لحظهی زندگیات نشود، و مدام در حال محاسبه باشدکه آیا همراهی با تو می ارزد یا داشتن و نگهداری از نعمتها و داشته هایش.( 17-25)
اگر اهل اطعام به مسکین بودند...حرف او را می فهمیدند؛
اگر اهل نماز و اتصال به مقصد بود، برای سخنش و اوامرش حسابگری نمی کردند به جای اطاعت.
اگر برنامه منظم و غایتمندی برای خود داشتند و وجود خود را شناخته بودند، می دیدند مردی از جنس کرامت به پا خواسته تا آنها را به آنچه لایق حقیقت وجودشان است برسانند نه اینکه به او پشت کنند.
اینگونه و با داشتن سیری مشخص ، انسان ها میتواند چونان شیر در جامعه حرکت کنند و پهلوانانه نفر به نفر را به خیر و حقیقت نزدیک گردانند.در غیر اینصورت با قائم خیر همراه نمی شوند. و این عدم هماهنگی، جز عدم فهم کلام خدا و جهت دار نشدن زندگی را هیچ بدنبال نخواهد داشت.
ای پیامبر...
ای آنکه عزمت برای رسیدن همه انسان ها به کرامت نفس شان مثال زدنی ست.
و شب و روزت وقف این قصد است.
و هر که تو را ببیند از دوست و دشمن؛ این را از سبک زندگی ات متوجه می شود.
ما قصد می کنیم از شیعیان تو باشیم و هر آنچه از نعمت در دستانمان است را برای تو و مقدصد بی نهایتت فدا کنیم.
بنفسی، و مالی، و اهلی و جانی لک الفدا یا رسول الله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از سوره مبارکه مدثر
برچسبها: قیام قرآنی
موسی که به طور رفت، امّتش باید خود را برای بازگشتش آماده می کردند.
تا هم قد و قواره ی ماموریت های محوله بر دوش امام شان شوند.
تا بتوانند او را یاری کند.
تا او بتواند به یاری امت، جریانی اعجاز آمیز در عالم ایجاد کند.
موسی که به طور رفت، هر کسی باید در ادامه فعالیت ها و کارهای خودش محکم و استوار قدم برمی داشت.
تا در بازگشت موسی از آنچه هنگام رفتنش بوده گامی و پله ای جلوتر باشد.
موسی که به طور رفت، امتش عبودیشان باید قوی تر میشد و معنوینتشان عمیق تر.
تا هر آنچه دریافت موسی بود در قلوب اینها نیز جاری می شد و میثاقشان محکم تر.
موسی که به طور رفت، عده ای می مانند تا سنگر را حفظ کنند و کار را تا مرحله ی قیام نهایی بالا ببرند.
تا وقتی موسی برگشت؛ همه شرایط مهیای حرکت جهانی باشد.
موسی می رود و می آید.
و استقامت در ایمان رمز جاودانگی قیام است.
خدا موسی را برای ملت و ملت را برای او نگه دارد به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.
برچسبها: قیام قرآنی
نرمِ نرم که جلو بروی هیچ احدالناسی متوجه تغییراتی که در آنها داری ایجاد می کنی نمی شوند.
الّا کسی که حواسش به جهت و غایتی که برای خود و یارانش در نظر گرفته و طراحی کرده است باشد.
تنها اوست که می تواند این نم نمِ تغییر را تعبیر کند، که آیا رو به سعادت افراد است یا اینکه...
نرمِ نرم که جلو بروی طرفت یک دفعه می بیند که هر آنچه را به عنوان ابزار و سلاح دفاع در چنته داشته را دو دستی تقدیمت کرده.
خودش ندانسته اختیارش را به شما داده است.
نرمِ نرم که جلو بروی بیان،? موعظه حسنه، جدال و حکمت را می بینی که دست در دست هم داده و آرام آرام، باطل را نابود می کند.
نرمِ نرم که جلو بروی متوجه می شوی که لازم است همیشه دست پیش را بگیری و لازم نیست که مدام عکس العملِ عملِ دشمن/طرف مقابلت باشی.
نرمِ نرم که جلو بروی این را فهم می کنی که حمایت و پشتیبانی از نیروی خودت، بسیار تاکتیکی و استراتژیک تر است تا بنا را بگذاری بر حذف طرف مقابلت.
نرمِ نرم که جلو بروی فهم این مطلب ساده می شود که تغییر نگاه اعضای جامعه ات بسیار به ترفندی نرم گونه و در قالب القا نیازمند است تا قالبهای تهاجمی.
نرمِ نرم که جلو بروی خیلی مسائل برایت روشن می شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
می گویم: قرائت یعنی اینکه وقتی متنی را مورد تلاوت و خوانش خود قرار می دهی،? حالت باید عوض شود. حسّ زندگی ات باید تغییر کند. بعضی کتاب ها تمرین قرائت به
انسان می دهند.
مثل کتاب «جهاد نرم»، جدای از فهم عملیاتی و اضطرار آفرینی که با خود به مخاطبش ارائه می دهد، قرائتش، قاری را دردمند می کند. دردمند اهل بیتعلیهم السلام.
به نظر نردبان، اگر بگویند از این کتاب چه قرائت کردی،?می گوید: قرائت درد.
یا حقّ
برچسبها: قیام قرآنی