سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 «بسم اللَّه الرحمن الرحیم یا من ارجوه لکل خیر و امن سخطه عند کل شر یا من یعطى الکثیر بالقلیل. و یا من اعطى من سأله تحننا منه و رحمة یا من اعطى من لم یسأله و لم یعرفه، صل على محمّد و اهل بیته. و اعطنى بمسألتى ایاک جمیع خیر الدنیا و جمیع خیر الآخرة فإنه غیر منقوص ما اعطیت، و زدنى من سعة فضلک یا کریم»




تاریخ : جمعه 90/3/13 | 8:32 عصر | نویسنده : س.ش | نظر

خدایا توانمان را در اقامه دینت پر توان و مستدام بفرما




تاریخ : چهارشنبه 90/3/11 | 10:22 صبح | نویسنده : س.ش | نظر

یادتان است آن چند روزی را که هوا به شدت آلوده شده بود.

به خاطرش اول مدارس ابتدایی را و بعد هم اداره ها را تعطیل کردند.

هر کسی که مشکل قلبی، ریوی داشت یا کودک بود و با مسن بود و باردار، خروجش از منزل ممنوع شده بود.

هر کسی در مظّان مشکل تنفسی بود از ماسک استفاده می کرد یا بیرون رفتنش را محدود کرده بود.

یادتان آمد؟

طرح ترافیک را گسترش دادند.

طرح زوج و فرد را وسعتش را افزودند.

مردم خودشان ماشین هایشان را کمتر بیرون می آوردند.

خودشان مراعات می کردند.

خب واقعا آلودگی را لمس کرده بودند.

می دیدند مضراتش را.

واقعا وضعیت قرمز بود.

یادتان آمد؟

تلویزیون

رادیو

سایت هات

جراید

مسئولین کشوری از کوچک و بزرگ

به این مسآله می پرداختند

کارشناسان آب و هوا هر روز دلایلی را ارائه می دادند

همه جا صحبت از این بود و راه حل های مواجهه با آن.

انقدر به بررسی همه ابعاد حل این مشکل پرداخته شده بود که از تولید ابرهای باران زا کار رسید به اینکه افراد جامعه گناه نکنند.

اینجا بود که علما آمدند وسط میدان و از تقوای درون خانواده صحبت شد و از رعایت های بیرون خانواده. از صدق، عدل، انفاق و ....

یادتان آمد؟

عزمی ایجاد شده بود برای از بین بردن این آلودگی هوا، که گلوی هر کسی را سوزانده بود و میگرن خیلی ها به خاطرش عود کرده بود و بیمارستان ها را مملو کرده بود از جمعیت مسمومیت های ناشی از آلودگی هوا.

همه دست در دست هم دادند

ننشستند

همگی برخاستند

کسی نگفت آلودگی زیاد است کاری نمی توان کرد

همه با هم آلودگی را تعدیل کردند.

یادتان آمد؟

 

الان امّا وضعیت جامعه قرمز است.

هوای جامعه به شدّت آلوده است.




تاریخ : یکشنبه 90/3/8 | 8:14 صبح | نویسنده : س.ش | نظر

یادتان است آن چند روزی را که هوا به شدت آلوده شده بود.

به خاطرش اول مدارس ابتدایی را و بعد هم اداره ها را تعطیل کردند.

هر کسی که مشکل قلبی، ریوی داشت یا کودک بود و با مسن بود و باردار، خروجش از منزل ممنوع شده بود.

هر کسی در مظّان مشکل تنفسی بود از ماسک استفاده می کرد یا بیرون رفتنش را محدود کرده بود.

یادتان آمد؟

طرح ترافیک را گسترش دادند.

طرح زوج و فرد را وسعتش را افزودند.

مردم خودشان ماشین هایشان را کمتر بیرون می آوردند.

خودشان مراعات می کردند.

خب واقعا آلودگی را لمس کرده بودند.

می دیدند مضراتش را.

واقعا وضعیت قرمز بود.

یادتان آمد؟

تلویزیون

رادیو

سایت هات

جراید

مسئولین کشوری از کوچک و بزرگ

به این مسآله می پرداختند

کارشناسان آب و هوا هر روز دلایلی را ارائه می دادند

همه جا صحبت از این بود و راه حل های مواجهه با آن.

انقدر به بررسی همه ابعاد حل این مشکل پرداخته شده بود که از تولید ابرهای باران زا کار رسید به اینکه افراد جامعه گناه نکنند.

اینجا بود که علما آمدند وسط میدان و از تقوای درون خانواده صحبت شد و از رعایت های بیرون خانواده. از صدق، عدل، انفاق و ....

یادتان آمد؟

عزمی ایجاد شده بود برای از بین بردن این آلودگی هوا، که گلوی هر کسی را سوزانده بود و میگرن خیلی ها به خاطرش عود کرده بود و بیمارستان ها را مملو کرده بود از جمعیت مسمومیت های ناشی از آلودگی هوا.

همه دست در دست هم دادند

ننشستند

همگی برخاستند

کسی نگفت آلودگی زیاد است کاری نمی توان کرد

همه با هم آلودگی را تعدیل کردند.

یادتان آمد؟

 

الان امّا وضعیت جامعه قرمز است.

هوای جامعه به شدّت آلوده است.




تاریخ : یکشنبه 90/3/8 | 8:14 صبح | نویسنده : س.ش | نظر

یادتان است آن چند روزی را که هوا به شدت آلوده شده بود.

به خاطرش اول مدارس ابتدایی را و بعد هم اداره ها را تعطیل کردند.

هر کسی که مشکل قلبی، ریوی داشت یا کودک بود و با مسن بود و باردار، خروجش از منزل ممنوع شده بود.

هر کسی در مظّان مشکل تنفسی بود از ماسک استفاده می کرد یا بیرون رفتنش را محدود کرده بود.

یادتان آمد؟

طرح ترافیک را گسترش دادند.

طرح زوج و فرد را وسعتش را افزودند.

مردم خودشان ماشین هایشان را کمتر بیرون می آوردند.

خودشان مراعات می کردند.

خب واقعا آلودگی را لمس کرده بودند.

می دیدند مضراتش را.

واقعا وضعیت قرمز بود.

یادتان آمد؟

تلویزیون

رادیو

سایت هات

جراید

مسئولین کشوری از کوچک و بزرگ

به این مسآله می پرداختند

کارشناسان آب و هوا هر روز دلایلی را ارائه می دادند

همه جا صحبت از این بود و راه حل های مواجهه با آن.

انقدر به بررسی همه ابعاد حل این مشکل پرداخته شده بود که از تولید ابرهای باران زا کار رسید به اینکه افراد جامعه گناه نکنند.

اینجا بود که علما آمدند وسط میدان و از تقوای درون خانواده صحبت شد و از رعایت های بیرون خانواده. از صدق، عدل، انفاق و ....

یادتان آمد؟

عزمی ایجاد شده بود برای از بین بردن این آلودگی هوا، که گلوی هر کسی را سوزانده بود و میگرن خیلی ها به خاطرش عود کرده بود و بیمارستان ها را مملو کرده بود از جمعیت مسمومیت های ناشی از آلودگی هوا.

همه دست در دست هم دادند

ننشستند

همگی برخاستند

کسی نگفت آلودگی زیاد است کاری نمی توان کرد

همه با هم آلودگی را تعدیل کردند.

یادتان آمد؟

 

الان امّا وضعیت جامعه قرمز است.

هوای جامعه به شدّت آلوده است.




تاریخ : یکشنبه 90/3/8 | 8:14 صبح | نویسنده : س.ش | نظر

دیگر فرصت دارد تمام می شود

هر چه در باب علم اسلامی و الگوی عدالت و مدل اقتصاد و انسان شناسی و ... تلاش شده را باید بگذاریم در طبق اخلاص.

ایران نشد

تونس،?مصر،?یمن، اردن، بحرین و...

باور کردنش سخت است.

مشکلی نیست

اما در همین چند صباح مانده ی کوتاه شما چه کاره اید؟

بر پا،?قیام نزدیک است.

اما نه آن قیامی که با نشستن انتظارش معنا شود.

قیامی که حتی رهبر یک جامعه ای برای آن کار دیگران را نیز خود به دوش می کشد و مدام کرسی ایده پردازی راه می اندازد.

تا شاید من و شمایی که هنوز آلوده که خیلی از مسائل نشده ایم به فکر بیفتیم.

خود را باور دارم

چرا که از جوانان است که انقلاب های اصیل اسلامی شکل می گیرد.

برپا

یا علی




تاریخ : یکشنبه 90/3/1 | 2:27 عصر | نویسنده : س.ش | نظر

ما به لحظه وا بسته ایم

به نظر می رسد که  این عالی است بی نظیر است.

یکی از راه های فهم انسان از اهمیت لحظه، زمانی است که دچار «حدّت» شود. یعنی یک عدد تند خویی ای که گردوخاک ایجاد می کند.

-حتما امتحانش کرده ایم اما جهت دار شاید نبوده است که باید باشد و بشود-

چون در آن صورت، هم فهممان از واژه و صفت بالا می رود هم لوازمش را خوب می شناسیم هم می توانیم راحت تر تحلیلش کنیم و برایش راه حل فردی-اجتماعی بیابیم.

به هر حال...

با بررسی اول و آخر جریان آدم متوجه می شود که همه بدخلقی هایش، ناراحتی هایش، واکنش نشان دادن هایش بر می گشته به یک لحظه، همان لحظه اول.

یک فردی حرفی زد، ناراحت کننده

فرد دیگر بی احترامی کرد

دیگری بد قولی

آن یکی بی اهمیتی

و هزاران هزار اتفاق دیگر...

همه و همه یک منشا داشته است. همان زمانیکه این واقعه می خواسته در ما ایجاد اثر کند.




تاریخ : یکشنبه 90/3/1 | 9:9 صبح | نویسنده : س.ش | نظر
.: Weblog Themes By VatanSkin :.