وقتى مادر حضرت موسى، موسى را به آب مىانداخت، خداوند متعال دو وعده به او داد. فرمود: «انّا رادّوه الیک و جاعلوه من المرسلین»؛(1) او را به تو برمیگردانیم و او را پیامبر مرسل خودمان قرار میدهیم. به فاصلهى کوتاهى بچه به مادر برگشت. خداوند میفرماید: «فرددناه الى امّه کى تقرّ عینها و لا تحزن و لتعلم انّ وعد اللَّه حقّ»؛(2) بچه را به مادر برگرداندیم تا مادر یقین کند که وعدهى ما وعدهى درستى است. ما دو وعده داده بودیم، این اوّلىاش؛ پس اى مادر موسى! بدان که وعدهى دومى هم حق است: او پیغمبر مرسلى است که خواهد آمد و بساط فرعون را به هم خواهد ریخت. خداى متعال بخشى از وعده را نقد در اختیار مادر موسى گذاشت تا به آن وعدهى نسیه یقین کند.
بخشى که خداى متعال به صورت نقد در اختیار ملت ایران قرار داده، خیلى بیشتر از اینهاست. کى تصور میکرد جوانان فلسطینى جرأت کنند به نام اسلام متشکل شوند، به نام اسلام شعار بدهند، به نام اسلام به نیروهاى غاصبِ ظالمِ بىرحمِ صهیونیست حمله کنند؟ این اتفاق افتاده. در دو هفتهى گذشته، در «یومالنکبة» جوانها مرزهاى اسرائیل را براى اولْبار بعد از گذشت شصت سال شکستند. اینها همان «و لتعلم انّ وعد اللَّه حقّ» است. این دارد نشان میدهد که بدانید وعدهى الهى که فرمود: «لیظهره على الدّین کلّه»(3) - خداى متعال این دین را، این رسالت را بر همهى فرآوردههاى فکرى و دینى عالم پیروز خواهد کرد - درست است. خدا دارد این وعدههاى نقد را تحقق میبخشد؛ فقط شرطش این است که من و شما که در این راه سربازان پیشروِ این حرکت در دوران معاصر بودیم، قدممان را سست نکنیم، حواسمان جاى دیگر نرود.
گناه بزرگ و نابخشودنى آن کسانى که در حرکت عظیم انقلابى ملت ایران به پشت سر نگاه کردند، به خود نگاه کردند - به شهوات خود، به قدرتطلبىهاى خود - یادشان رفت که این ملت براى چه انقلاب کرده است و این حرکت معنایش چیست، این است که پا سست کردند. البته ملت بحمداللَّه از آنها یاد نگرفت و یاد نخواهد گرفت، اما همهمان باید مواظب باشیم. در این حرکت عظیم شتابان به سمت جلو، که خداى متعال هم دارد بشائر پیروزى را پىدرپى در مقابل چشم ما قرار میدهد، باید کسى پا سست نکند.
ــــــــــــــــ
1) قصص: 7
2) قصص13
3) توبه: 33