سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بالخره شهید برونسی را هم آوردند.

اول،?خانواده و هم رزمانش قبول نمی کردند که خودش باشد تا اینکه DNA همه چیز را روشن کرد.

شهید بسیار بسیار بزرگواری است.

اگر کسی کتابش را نخوانده است وقتی خواند می فهمد چیز زیادی از دست داده بوده است که دیگر بدستش آورده و رهایش نمی کند.

زندگی اش درس عبودیت و شیعه گری به زبان عمل است.

کتابش حتی از زبان «آقا» به عنوان برترین کتابی که نسل جوان باید بخواند معرفی شد.

.

.

 

گفته بود: میخاهم پیکرم همانند پیکر حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها، گُم باشد و مفقود....

نمی دانی وقتی شنیدم پیکرش پیدا شد چه نور اُمیدی در دلم روشن شد.

 

یعنی به همین زودی ها او نیز می آید و مقبره «مادر» را آشکار می کند.

صبح نزدیک است!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تنبلی کردن دیگر مجاز نیست باید مثل همان اسبی که همه مان در سوره مبارکه عادیات،? (یکی از سلسله سوره هایی که نفسم به جرعه هایش بند است) می خانیم بتازیم.

همه مان هم می دانیم باید چه کنیم پس بی خیال این سوال:

یعنی من چی کار کنم؟ منِ تنبل! منِ بی درد بخور! منِ ...

یک روزی می رسد و می آید و می گوید:

«اِ! چرا این کار را نکردی؟ من تمام اُمیدم به همین تک توانی بود که تو داشتی؟!»

خدا شرمنده مان نکند بحق مادرش که در مدینه غریب الغربا بود.

اصلا نباشیم اگر بخاهیم امام مان را شرمنده کنیم که بعدش خودمان شرمسار شویم!

صلوات




تاریخ : پنج شنبه 90/2/22 | 2:55 عصر | نویسنده : س.ش | نظر
.: Weblog Themes By VatanSkin :.