سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نمی دانم چرا بعضی ها لقمه را هزار دور می چرخانند و در دهان می گذارند؟!!!

می خواهند به خدا برسند اما به سختی...

خب وقتی از دشت و دمن می شود راه را طی کرد چرا از دره؟

تا خواستگاری برایشان می آید یا به خواستگاری ای می روند که کمی بابِ میلشان است، چشمشان بر نقص های او بسته شده و به فکر اصلاح خود می افتند؟!

انقدر موقعیت برای اصلاح است که فرد می تواند خود با آنها برای زندگی مشترک اماده کند.

اما موقع انتخاب همسر که می رسد با ضعف هایش باید انتخاب کند. با حساسیت هایش. با ناتوانی هایش.

نه اینکه آرمان طلبی اش گل کند که:

مهم نیست که همسر آینده ام، ابراز نداشته باشد/ برعکس من

مهم نیست که همسر آینده ام، عقاید و رفتارهایم را تمسخر کند/ بر عکس من

مهم نیست که همسر آینده ام، مدام در حال اِعمال نظرات خود باشد/ ...

مهم نیست تفاوت های فرهنگی....

مهم نیست تعارض های رفتاری...

مهم نیست موانع حرکت....

مهم نیست ها در زندگی مهم هستند....

مهم نیست ها در زندگی زناشویی مهم می شوند...

انتخاب همسر محل خودآزمایی آنچه بدست آورده شده است آن هم به صورت واقعی...

نه محلی برای اینکه انسان خیالِ خوب بودن و خوب شدن خود را با آن ببندد!

مراحل زیادی در طول زندگی فرد وجود دارد که می توان مهم نیست ها را به منصه حضور گذاشت:

در ارتباط با مادر....برادر... خواهر .... اقوام.

در ارتباط با دوستان/ وقتی ناراحتت می کنند و از آنها دل خور می شوی.

در ارتباط با مردم/ وقتی حرفی می زنند یا کاری می کنند که جوش می آوری.

در ارتباط با هر کسی یا هر چیزی که رفتاری را از تو منعکس می کند می توانی خودت را اصلاح کنی.

بعد از ازدواج در ارتباط با همسر، خانواده همسر و ....

چرا بعضی ها فقط در موقع انتخاب همسر به فکر اصلاح خود می افتند؟!

واقعا چرا!!!!!

شکافندگی دانه از دل خاک به این کوچکی و شکافندگی خورشید از دل تاریکی و ایجاد صبحدم به آن بزرگی، همه و همه نشانه ای ست از حقیقت و تقدیر در حیات. و ایجاد حیات بعد از ممات*

اصلاح نفس به سادگی نیز صورت می پذیرد لازم نیست خود را در منجلاب سختی های زندگی بیاندازیم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

*سوره مبارکه انعام، آیات 95 و 96: 

إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الحَْبّ‏ِ وَ النَّوَى‏  یخُْرِجُ الحَْىَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ مخُْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَىّ‏ِ  ذَالِکُمُ اللَّهُ  فَأَنىَ‏ تُؤْفَکُونَ(95) فَالِقُ الْاصْبَاحِ وَ جَعَلَ الَّیْلَ سَکَنًا وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْبَانًا  ذَالِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ(96)

خدا شکافنده دانه و هسته است، زنده را از مرده و مرده را از زنده پدید مى‏آورد این است خداى (پرستیدنى) پس کجا سرگردان مى‏شوید (95).
شکافنده صبحدم است و شب را وقت آرامش کرد، و خورشید و ماه را وسیله حساب کردنها قرار داد، این نظم خداى نیرومند و دانا است (96)




تاریخ : دوشنبه 91/1/14 | 1:11 صبح | نویسنده : س.ش | نظر
.: Weblog Themes By VatanSkin :.