از تفسیر امام عسکرى علیه السلام آمده، رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: آیا خبر ندهم شما را به کسى که از تمام زیرکان زیرکتر است و کسى که از همه احمقها احمقتر است؟ گفتند. بفرمایید . فرمود: زیرکتر زیرکان کسى است که از خود حساب بکشد و براى جهان دیگر کار کند و احمقترین احمقها کسى است که از خواستههاى نفسانى خود پیروی کند و از خدا توقعهاى بیجا و آرزوهاى پوچ داشته باشد. مردى در آنجا به امیرمؤمنان عرض کرد چگونه انسان از خودش حساب بکشد؟ فرمود به این ترتیب که وقتى صبح مشغول کارها شد و روزش را به پایان رسانید نفس خویشتن را مورد خطاب و بازپرسى قرار دهد و به او بگوید اى نفس! این روز گذشته فرصتى بود که از کف تو رفت و هرگز بر نمیگردد و خداوند هم از تو مىپرسد که این وقت گرانبها را در چه چیز صرف نمودى؟ بنابراین چه عملى در این روز انجام دادهاى؟ آیا در یاد خدا بودهاى و حمد و سپاس نعمتهاى او را به جا آوردهاى؟ آیا حق برادر دینى خود را ایفا نمودهاى؟ آیا گرفتارى او را برطرف کردهاى؟ و در نبودن او مراقب و سرپرست خانواده و فرزندان او بودهاى؟ آیا بعد از مرگ او در فکر بازماندگان او بودهاى؟ آیا با استفاده از موقعیت و قدرت خود از غیبت و بدگویى دنبال او جلوگیرى کردهاى؟ آیا براى کمک و یارى مسلمانى قدمى برداشتهاى؟ خلاصه چه عملى در این روز انجام دادهاى؟ با خود یادآور اعمالش را بررسى میکند پس اگر عمل خیرى را انجام داده خدا را سپاس و شکر میگوید و اگر به گناه و تقصیرى متوجه و متذکر شد طلب بخشش و مغفرت مینماید و تصمیم جدى میگیرد که آن کار را تکرار نکند و با تجدید صلوات و درود بر پیغمبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و خاندان پاکش و تحکیم ارتباط با امیر مؤمنان و پیمان متابعت از حضرتش و بیزارى از کینهتوزان و دشمنان و غاصبین حقوقش آثار و نتایج شوم آن گناه را محو و نابود میکند و چون چنین کرد پروردگار مهربان فرماید: دیگر گناهان تو را محاسبه نمىکنم، زیرا ارتباط تو با اولیا و دوستان من محکم شد و با دشمنان من دشمنى کردی.[1]
[1] بحار الأنوار، ج67، ص70